وبلاگ واحد مقاومت دبیرستان ابن سینا نوشت:
کوتاه اما تاثیر گذار:
از کاسبی پرسیدند:
چگونه دراین کوچه پرت و بی عابرکسب روزی میکنی؟
گفت:آن خدایی که فرشته مرگش
مرا در هرسوراخی که باشم پیدامیکند
چگونه فرشته روزیش مراگم میکند
---------------------------------------
پسری بااخلاق ونیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری میرود
پدردخترگفت:
توفقیری ودخترم طاقت رنج وسختی ندارد,پس من به تودخترنمیدهم
پسری پولدار,امابدکردار به خواستگاری همان دختر میرود
پدردخترباازدواج موافقت میکندودر مورد اخلاق پسرمیگوید:
انشاءالله خدا اوراهدایت میکند
دخترگفت:
پدرجان
مگر خدایی که هدایت میکند
باخدایی که روزی می دهد دو تاست
-------------------------------
عارفی راگفتند:
خداوند راچگونه میبینی؟!
گفت آنگونه که همیشه میتواندمچم رابگیرد امادستم رامیگیرد.
موضوعات مرتبط: مرودشتمطالب وبلاگ های مرودشتی
برچسبها: داستان کوتاه